چرا چیز زیادی از کودکی خود به یاد نمیآوریم؟
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۳۵۶۲
نخستین خاطرات کودکی مان اغلب مختصر و مبهم اند. ضمن اینکه در بیشتر موارد این خاطرات در هم تنیده میان واقعیت و تخیل نیز هستند.
به گزارش برنا؛ چطور میتوان توضیح داد که چرا بیشتر ما نام مربی مهد کودکمان را به خاطر نمیآوریم؟ یا چرا دیگر نمیتوانیم جزئیاتی از دوران کودکیمان را به یاد بیاوریم؟ خاطرات قدیمی مان کجا رفتهاند؟ قبل از ۳ سالگی، با پدیده «فراموشی نوزادی» روبهرو هستیم، پدیده ای که با بلوغ مغز مرتبط است و امروزه بهتر و بیشتر شناخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در واقع در بدو تولد، تعداد زیادی نورون ارتباطات مغزی جدید به وجود میآورند، فرآیندی حبابآور که به دلیل عملکرد خاصش، مانعی در مسیر حفظ خاطرات است. پرفسور رافائل گیلاد، استاد روانپزشکی در دانشگاه پاریس و بیمارستان سنتآن، در این باره میگوید: تحول مغزی بزرگی بین ۲ تا ۳ سالگی در مغز به وجود میآید. برای یادگیری، یک سری نورون جدید در مغز کودک ساخته میشود؛ نورونهایی که خاطرات قبلی را از ذهن پاک میکنند.
این پدیده در برخی از جانوران نیز دیده میشود. در آنها هم به دلیل مکانیسم نوروژنز، این گونهها، آموختههای قبلی خود را فراموش میکنند. روانکاوان میگویند: پس از سه سالگی است که مغز میتواند خاطرات را رمزگذاری کند؛ از این زمان به بعد است که با پدیدهای با عنوان خاطرات کودکی مواجه میشویم، البته این خاطرات نیز کم و بیش دقیق و شاید تا حدودی هم سرکوبشده باشند. روانکاوان شرایط را برای بیماران خود به گونهای فراهم میکنند که آنها با به بخشی یا ردی از خاطرات کودکی دست یابند.
این درمان هم در بزرگسالان و هم در جوانترها برای درک آسیبهای کودکی به ویژه خشونت جنسی انجام میشود. برخی از خاطرات، احساسیترین آنها و حتی دردناک ترینشان در حافظه ما حک میشوند. شبکه مغزی مربوط به این حافظه باید به شدت توسط احساسات فعال شده باشد تا ذخیره شود، که به این ترتیب نوعی حافظه عاطفی را برمیانگیزد.
فراموشی، سپری در مقابل تلخیهااما به خاطر نیاوردن خاطرات کودکی و حتی بخشی از دوران بزرگسالی دلایل دیگری نیز دارد. «ویرژین مِگله» روانشناس فرانسوی در این باره میگوید: «فراموشی، محافظتی است در مقابل اتفاقات ناخوشایند و دردآوری که فرد تجربه کرده است. تجربههایی از شرم، غم، تنهایی و…». فراموش کردن گذشته، امکان به پیش رفتن زندگی را علیرغم رنجهایش فراهم میکند. و این فراموشی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای افراد حساس است تا اعتمادبهنفس خود را بازیابند. از سوی دیگر فرد این خاطرات را از ذهن خود پاک میکند تا احساس گناه نکند که چرا در آن شرایط از خود دفاع نکرده است؛ بنابراین، این فراموشی به نوعی فرار از احساس عذاب وجدان است (هرچند این عذاب وجدان درست نباشد).
نفی آنچه بودهام!همان طور که اشاره شد، به خاطر نیاوردن رویدادهای کودکی علل دیگری نیز ممکن است داشته باشد. «مگله» نوعی از فراموشی را که سنین بالاتر حتی نوجوانی را نیز در برمیگیرد، شکلی از «فرافکنی» میداند. در این شرایط فرد نمیخواهد گذشته خود را بپذیرد. «ژولی» ۳۰ ساله این طور توضیح میدهد: در دوران مدرسه رنج بسیاری میکشیدم. بسیار خجالتی و البته به شدت ضعیف بودم. تمام این شرایط مانند پردهای، آن سالها را پوشانده است. کسانی که خاطرات خود را پنهان میکنند، نمیخواهند برای کودکی که بودهند و در آنها باقی میماند، جا باز کنند. آنها میترسند، اجازه دهند گذشته خود دوباره ظاهر شود، تا یک موجود هیولایی یا برعکس موجودی بسیار ضعیف را آشکار کنند.
خاطرات کودکی؛ تمایز میان خیال و واقعیتاما بخش واقعیت و تخیل در خاطرات کودکی ما چیست؟ این یکی از نکات کلیدی حافظه ناخودآگاه است. اگر نگوییم غیرممکن باید بگوییم خیلی سخت است که بتوانیم درک و بررسی کنیم که آیا آیا آنچه برانگیخته میشود موقعیتی است که واقعاً تجربه شده است یا تا حدی بازسازی و خیالپردازی به آن راه یافته است. رافائل گیلارد معتقد است: خاطرات کاذب، تفسیر مجدد یک تجربه عاطفی است بدون اینکه جزئیات آن بهطور دقیق به خاطر سپرده شده باشند.
هر بار که به یک حافظه دسترسی پیدا میکنیم، آن را اصلاح میکنیم، آن را دوباره تحکیم میکنیم و در نهایت آن را غنی میسازیم. دانش و احساسات زمان حال بر ادراک گذشته تأثیر میگذارد و در طول هر بار تجدید حیات گذشته، آثار موجود به روز میشود. خاطرات دوران کودکی ما همیشه در طول زندگی همراه ما هستند. حتی قدیمیترین خاطرات نیز بهاندازه خود قوی و جدی هستند. ممکن است این خاطرات تقریباً بهطور غیرارادی در افراد مسن یادآوری شوند؛ حال ممکن است این خاطرات در شرایط سلامت روح و روان بازگردند یا در زمانی که فرد به مشکلات حافظه دچار شده است. بیمار مبتلا به آلزایمر کاری را که روز قبل انجام داده فراموش می کند، اما میتواند روز عروسی خود را به راحتی به یاد بیاورد، حتی یک اتفاق کوچک از اوایل کودکی خود را.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: بیمارستان تولد ذهن مدرسه مغز خاطرات کودکی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۳۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بارکولا: الگوگیری از ذهنیت و سختکوشی رونالدو مرا به این جایگاه رسانده
بازیکن پاری سن ژرمن از نقش تاثیرگذار کریستیانو رونالدو در تبدیل شدن به یک فوتبالیست سطح اول جهان صحبت کرد
طرفداری | بردلی بارکولا، وینگر جوان فرانسوی که در تابستان گذشته با 50 میلیون یورو از لیون به پاری سن ژرمن پیوست و حالا به یکی از بازیکنان موثر پیاسجی تبدیل شده است.
در آستانه دیدار پاری سن ژرمن مقابل دورتموند در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا، بردلی بارکولا مصاحبهای با وبسایت یوفا داشت و در خصوص الگوهای دوران کودکی و دلیل علاقهمند شدنش به فوتبال صحبت کرده است.
لیگ قهرمانان برایت چه معنایی دارد؟وقتی بچه بودم با خودم میگفتم بازی در این تورنمنت چیزی است که حتما باید تجربهاش کنم. گلزنی یا دادن پاس گل، انگیزه مضاعفی برای پیروزی در این رقابتها به من میدهد.
کدام بازیها برایت ویژه بوده است؟فینالها همیشه برای من جذاب بودهاند. تماشای شور و شوق تیم پیروز، برایم لذتبخش بوده است. فینال رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان سال ۲۰۱۴ که با گل سرخیو راموس در آخرین دقایق به سود رئال مادرید به پایان رسید، بهیادماندنیترین فینال برای من است.
در دوران کودکی، کدام بازیکنان الگویت بودهاند؟در لیگ قهرمانان، کریستیانو رونالدو الگویم بوده است. تماشای گلزنیهای او در تقریبا هر بازی، بهخصوص در فینالها، و رهبری او در زمین، برای من الهامبخش بود. او در تمام دوران کودکی من اسطورهای دستنیافتنی بود. من همیشه شیفته تلاش و گلزنیهای او بودم. ذهنیت تسلیمناپذیر، بیش از هر چیز مرا تحت تاثیر قرار میداد. این روحیه او بود که مرا به اینجا رساند. من همیشه با ذهنیتی قوی و با پشتکار تلاش کردهام. این چیزی است که از او آموختهام. مشاهده تلاشهای بیوقفه و فراتر رفتن او از حد تواناییهایش در هر بازی، درس بزرگی برای ما جوانان است و انگیزهای برای تلاش و رسیدن به اهدافمان با سختکوشی میشود.
اگر فرصتی برای ملاقات با رونالدو داشته باشی، چه چیزی به او میگویی؟به او بهخاطر تمام دستاوردهایش تبریک میگویم و از او بهخاطر شور و هیجانی که در دوران کودکی به من هدیه داده، تشکر میکنم.
چه کسی به فوتبال علاقهمندت کرد؟مادرم در دوران جوانی فوتبال بازی میکرد. این اتفاقی نادر است، اما او کسی بود که عشق به فوتبال را در ما نهادینه کرد.
از دست ندهید ????????????????????????
محمد مورایس؛ نام جدید سرمربی سپاهان؟ هالند، خیلی پیشرفت کردی و در سطح چمپیونشیپ شدی! واکنش هوادار تاتنهام بعد از کریخوانی نافرجام برای رایس (فیلم) بنر توهینآمیز بازیکن اینتر علیه ستاره میلان